دیروز در امتداد یک ردپا قدم می زدیم.
دیروز کفشهایم صورتی ،امروز آبی ، فردا مشکی
امروز با چتر بسته زیر با ران قدم می زنیم ،
...
او به من می خندد ، من می خندم ، من می خندم
فردا هم که خبری نیست ، روز از نو روزی از نو
دست آخر مجنون می شویم و با موشک کاغذی می زنیم به دل خیال
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !