جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که سیمین در اتومبیلش در پاسخ به راضیه، صحبت از نگاه پاک و اطمینانی که به نادر دارد به میان می آورد و سمیه با دست چشمش را می مالد، بلکه ردپایی از نگاه پاک و مردانه بیابد.
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که به همراه راضیه و با ورود به ساختمانی که خانه ی نادر در آن واقع است، سعی دارد با جست های کوتاه، از پنجره چیزی ببیند، مگر پای آن پنجره بلندتر از قدش چیزی برای دیدن وجود دارد؟
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، که در ورود به خانه نادر، به پروانه های خشک شده و پاهای متورم پدربزرگ خیره است و رو به راضیه سوال می کند، او کیست؟ چه جوابی برای این سوال است؟
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که روی شیشه غبار گرفته ی آشپزخانه، با انگشتان ظریفش، در حال کشیدن نقاشی ست، شاید نقاشی خانواده ای چهار نفره.
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که گوش بصدای برادر چند ماهه اش داده ست ولی چیزی نمی شنود، چه چیز را باید شنید؟
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که در راه پله، آشغالها از دستش رها میشود و نمی تواند آلودگی را از دستانش پاک کند، کدام آلودگی؟
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که در حال بازی با شیر اکسیژن و به تعبیری بازی با زندگی پدربزرگ است و زیر لب خنده ای میزند، ولی آیا فقط اوست که با زندگی بازی می کند و به آن می خندد؟
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که پشت درب خانه نادر فقط می تواند گوش دهد، به شماتت و تحقیر شدن راضیه توسط نادر.
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه دیدم، آنجا که به درس خواندن ترمه روی صندلی، در راهرو دادگاه خیره است و گویی با او زمزمه می کند. شاید درد مشترکی دارد، شاید ...
- جدایی نادر از سیمین را از نگاه سمیه هایی دیدم، که به نظاره ی فیلم نشسته اند و بیشتر و دقیق تر از پدر و مادرشان به فیلم خیره اند. آنها به فیلم خیره و من به سمیه ها، شاید درد مشترکی باشد ... شاید.
بیوگرافی فیلم در ادامه مطلب
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !